بسم الله الرحمن الرحیم ... میگویند باید وصیتنامه بنویسید. چه میتوان نوشت؟ چه میتوان گفت؟ اگر حرفی هست گفتنی نیست چه رسد به آنجا که حرفی برای گفتن نباشد. آنچه را که ما عمری است گفته و میگوئیم دیگران عمل کرده و میکنند پس ما در این میانه بجز شرمساری و خجلت و سرافکندگی نصیبی نداریم...
تنها چیزی که دلم می خواهد بگویم همانی است که دیگران نوشتهاند و ما نیز به اقتفای ایشان خواهیم نوشت. حال اینکه چرا هر رفتهای این حدیث را مکرر می کند، سئوالی است که همگان باید از خود بپرسند! باری آنچه میخواهم بگویم، سرسپردگی، اطاعت بلاقید و شرط و تبعیت بی چون و چرا از اماممان است. از پیرمان، مرادمان، واسطه فیضمان، سببنا المتصل بین الارض و السماء و ...
یک بار دیگر میگویم. همه باید از خود بپرسند. چرا همه رفتگان این توصیه را میکردند؟ چرا؟ چرا؟ بگذاریم و بگذریم.
مادرم، مادر غم پرورم، تو آنقدر خوبی که مطمئنم حلالم خواهی کرد. گریههایت آهسته و نهانی باشد در برابر مردم همچون کوه باش. محکم و پابرجا – زینب (س) نیز چنین بوده است!
از حضرت مستطاب والد نیز بسیار شرمندهام و طلب حلالیت مینمایم و از همگان نیز. ما را از دعای خیر فراموش مفرمائید بخصوص در شبهای جمعه.
گرانباریم اما امیدوار، شرمنده و گناهکار و روسیاهیم اما مهدی (ع) را داریم و فاطمه (س) را که جان ها فدایش باد. والسلام علینا و علی عبادالله الصالحین.
چهارشنبه 65/10/3 آبادان
سید مرتضی شفیعی
آدرس فرستنده: سید مرتضی شفیعی، گردان جعفر طیار(ع)، گروهان اخلاص
- ۰۲/۱۰/۰۴
- ۲۴۵۲ بیننده|
- ۲۶۱۳ نمایش|
- |
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.