
حضرت آیتالله سید علی شفیعی در جلسه تفسیر خود که شب گذشته ۲۳ شهریورماه برگزار شد، به بیان تفسیر سوره علق پرداخت و گفت: علق اولین سورهای است که بر پیامبر(ص) نازل شده است و در ترتیب سوره قرآن، سوره نود و ششم است. این سوره دارای ۷۷ کلمه، ۳۱۲ حرف و ۱۹ آیه است. به اعتقاد همه علما، سوره علق در مکه نازل شده است.
وی اظهار کرد: مرحوم شیخ صدوق در کتاب ثوابالاعمال نقل میکند: هر کس در روزی از روزهای عمرش این سوره را بخواند، اگر در همان روز از دنیا برود، شهید از دنیا رفته است و خداوند متعال او را با شهدا محشور میکند و مانند کسی است که در رکاب پیامبر(ص) شمشیر زده و جهاد فی سبیلالله کرده است.
حضرت آیتالله شفیعی درباره شأن نزول سوره علق گفت: وقتی پیغمبر خدا(ص) در غار حرا به عبادت و اعتکاف مشغول بود، در ۲۷ ماه رجب، جبرئیل بر ایشان نازل شد و فرمود: «إقرأ» پیامبر خدا(ص) که تاکنون تجربه وحی را نداشت، گفت: چه بخوانم من که تاکنون چیزی نخواندهام. جبرئیل بار دوم فرمود: «إقراء». پیامبر(ص) فرمود: چه بخوانم؟ بار سوم جبرئیل تکرار میکند و پیامبر نیز همان پاسخ را میگوید. در روایات آمده است که جبرئیل قطعهای از دیبا نشان پیامبر(ص) داده بود که روی آن ۵ آیه اول سوره علق نوشته شده بود.
این مؤلف و محقق قرآن با اشاره به آیات: «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ، خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ عَلَقٍ، اقْرَأْ وَرَبُّکَ الْأَکْرَمُ، الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ، عَلَّمَ الْإِنْسَانَ مَا لَمْ یَعْلَمْ» گفت: معنای آیات چنین است: بخوان به نام پروردگارت که مربی و مدبر و صاحب و آفریدگار تو، که انسان را از خون بسته آفرید. بخوان و پروردگار تو کریمتر است؛ کسی که یاد داد انسان با قلم بنویسد. به انسان چیزهایی را که نمیداند یاد داد.
وی اظهار کرد: در ۵ آیه اول نازل شده بر پیامبر(ص)، مسأله خواندن و نوشتن مطرح شده است؛ آن هم در آن جامعه نامتمدن و فضای جاهلی خواندن و نوشتن وجود نداشت. خداوند از طریق پیامبر(ص) به سایر بندگان خود میفرماید: «أقرأ» اولین دستور، دستور خواندن است و دستور دوم، نوشتن است. سوره دوم نازل شده بر پیامبر(ص) سوره قلم است که متضمن دستور نوشتن است: «نون والقلم و ما یسطرون».
حضرت آیتالله شفیعی گفت: گفته میشود بزرگترین دلیل بر حقانیت دین نبوی آن است که در محیطی بسته و فضای جاهلی و بیسواد، پیامبری(ص) ظهور میکند و خداوند به وی دستور میدهد که بخوان. لذا پیامبر(ص) در دین مبارکش به نوشتن و خواندن و علم و دانش اهتمام زیادی میداد و مردم را به آن تشویق میکرد.
مؤلف کتاب بیان و تبیان در علوم قرآن اظهار کرد: فلسفه بقاء قرآن و دین پیامبر(ص) مسأله خواندن و نوشتن است که در ادیان الهی پیش از آن، مورد توجه نبود؛ از این رو بعد مدتی ادیان دیگر مورد تحریف قرار میگرفتند.
حضرت آیتالله شفیعی، با اشاره به آیات «کَلَّا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَیَطْغَى، أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَى» گفت: کلمه «کلّا» در بسیاری از جاها به معنی هرگز و نفی مؤکد به کار میرود. اما در اینجا به معنی(حقّا) به کار رفته است: حقا چنین است که انسان طغیان میکند وقتی خود را غنی ببیند و قدرت پیدا کند.
وی ادامه داد: اما ترجمه آیه از این مفهوم مهمتر است: حقا انسان طغیان میکند هنگامی که خود را مستغنی ببیند(نه هنگامی که مستغنی شده است) ممکن است انسان مستغنی نشده باشد، اما خود را چنان ببیند که مستغنی است. مثلاً قدرت پیدا کرده است یا ثروت و عزت پیدا کرده است. پس معنای آیه چنین است که انسان هنگامی که خیال کند صاحب قدرتی شده است، سرکشی و تعدی میکند. وقتی انسان خود را چنان دید که صاحب قدرتی شده است، شروع به طغیان میکند.
این عالم دینی گفت: خداوند در ادامه فرمود: «إِنَّ إِلَى رَبِّکَ الرُّجْعَى» انسان باید بداند بازگشتش به سوی خدا است و قدرت مطلقه پروردگار است. قدرتنمایی، اظهار قدرت کردن، طغیان و سرکشی کردن هیچ نفعی برای انسان ندارد، زیرا بایستی به خدا رجوع کند و پاسخ همه این طغیان و سرکشیها را بدهد. بدانید بازگشت شما به سوی خداست و خداوند در روز قیامت به حساب همه چیز و همه انسانها رسیدگی میکند.
حضرت آیتالله شفیعی با اشاره به ادامه سوره علق اظهار کرد: خداوند فرمود: «أَرَأَیْتَ الَّذِی یَنْهَى، عَبْدًا إِذَا صَلَّى» نگاه کن به کسی که بنده صالح ما را از نماز خواندن نهی میکند. مقصود از کسی که از نماز خواندن در این آیه نهی میکند، در درجه اول ابوجهل است که شرارت میکرد. وقتی پیامبر دعوت خود را آغاز کرد و نماز به جای آورد، ابوجهل نسبت به ایشان جسارت میکرد.
وی افزود: نهی، در اینجا، نهی عملی است. در اینجا مقصود از «عبدا»(بنده) پیامبر اسلام(ص) است؛ اما خداوند در این آیه نه اسم ابوجهل را میآورد نه اسم پیامبر(ص) را؛ اگر نام ابوجهل و پیامبر(ص) در آیه میآمد، امروز تصور میکردیم این آیه فقط مخصوص آن زمان است. در صورت که این آیه ابدی است و هر کسی که برای نماز و عبادت شخصی دیگر مزاحمت ایجاد کند، مشمول این آیه است. این هشداری است برای همه کسانی که در مقابل نماز و نمازگزاران قرار میگیرند.
مؤلف کتاب بیان و تبیان در علوم قرآن گفت: و در ادامه فرمود: «أَرَأَیْتَ إِنْ کَانَ عَلَى الْهُدَى، أَوْ أَمَرَ بِالتَّقْوَى» نگاه نمیکنی که یکی بر هدایت و سعادت راه میرود و دیگران را امر به تقوی میکند؛ اما کسی در مقابل از نماز و تقوی جلوگیری میکند. چقدر میان اینها تفاوت و تباین وجود دارد که یکی مردم را به خیر و اخلاق حسنه و وحدانیت خدا دعوت کند و یکی دیگر مثل سیاست امروز غرب جامعه را به فحشا و منکرات و زشتیها و بداخلاقیها سوق میدهد.
حضرت آیتالله شفیعی تصریح کرد: وقتی انسان حریم تقوی را رعایت نکرد و منکرات را به نام آزادی بشر ترویج کرد، به همه زشتیها تن میدهد. قرآن ما را به نگاه به این دو و دیدن این تفاوت دعوت میکند.
- ۹۵/۰۶/۲۴
- ۲۳۳۸ بیننده|
- ۲۵۲۲ نمایش|
- |
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.