شهید والامقام سعید راستانی
ولادت: 1349
عروج: 1365/11/2
عملیات کربلای پنج
ولادت: 1349
عروج: 1365/11/2
عملیات کربلای پنج
سعید در بهمن ماه سال 1349 در خانوادهای مذهبی چشم به جهان گشود. تحصیلات خود را در ایام انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی تا دوم دبیرستان انجام داد و در فعالیت های مختلف فرهنگی و قرآنی مساجد و کانون های مذهبی شرکت مینمود.
از نکات برجستهی زندگی سعید تواضع، فروتنی و احترام به پدر و مادر بود که وی را در بین دوستانش متمایز مینمود.
پس از مدت ها تلاش برای ورود به جبهههای نبرد حق علیه باطل _ به دلیل محدودیت سنی و جثه کوچک _ بالاخره در 15 سالگی پس از طی دوران آموزشی وارد جبهه شد و پس از یکسال جهاد، در تاریخ 1365/11/2، در عملیات کربلای5 به درجه رفیع شهادت نایل آمد.
از نکات برجستهی زندگی سعید تواضع، فروتنی و احترام به پدر و مادر بود که وی را در بین دوستانش متمایز مینمود.
پس از مدت ها تلاش برای ورود به جبهههای نبرد حق علیه باطل _ به دلیل محدودیت سنی و جثه کوچک _ بالاخره در 15 سالگی پس از طی دوران آموزشی وارد جبهه شد و پس از یکسال جهاد، در تاریخ 1365/11/2، در عملیات کربلای5 به درجه رفیع شهادت نایل آمد.
وصیتنامه شهید راستانی
بسمالله الرحمن الرحیم
محمّد رَسُولُ اللهِ وَ الَّذینَ مَعَهُ اَشِّداءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم تَریهُم رُکَّعاً سُجَّداً یَبتَغُونَ فَضلاً مِنَ اللهِ وَ رِضواناً سیماهُم فی وُجُوهِهِم مِن اَثَرِ السُّجُود سوره فتح آیه 29
محمّد (ص) فرستادة خداست و یاران و همراهانش بر کافران بسیار سخت و با یکدیگر بسیار مشفق و مهربانند. آنان را در حال رکود و سجود نماز بسیار بنگری که فضل و رحمت خدا و خشنودی او را بدعا میطلبند و بر رخسارشان از اثر سجده نشانهای نورانیت پدیدار است.
بله برادران این است طریق اسلام و این است طریق زندگی و این است نحوة زندگی و خدایی زیستن و خدائی بودن. اولین تقاضایی که از برادران و آشنایان گرامی دارم و امیدوارم شما به بزرگواریتان مرا ببخشید. الان که این وصیت را مینویسم در فکر این هستم که خدا مرا میبخشد یا نه. آیا نیّتم را میپذیرد یا نه؟ وقتی که به این خانوادههای شهدا نگاه میکنم از خجالت خیس عرق میشوم و خود را در برابر این خانوادهها شرمنده میبینم.
«اللهم اجعل محیای محمّد و آل محمّد و مماتی محمّد و آل محمّد» چه زیباست زیستن چون زیستن محمّد و آل محمّد (ص) و چه زیباست مردنی چون مردن محمّد و آل محمّد (ص) - خدایا بعنوان یک بسیجی، یک بندة حقیر از تو تقاضا دارم که مرا جزو خادمان درگاهت بپذیری و روی مرا در برابر خانوادههای شهدا سفید بگردانی.
خوشا بحال آنان که در آخرین لحظات عمرشان جوابدهندة لبیک امامشان باشند. در سوگم گریه و زاری نکنید. هرگاه میخواستید بیادم باشید، برایم فاتحه و صلوات بفرستید، از پوشیدن پیراهن سیاه خودداری کنید زیرا که پیراهن سیاه برای محرم و مولایم حسین بن علی (ع) است. اگر خواستید میتوانید پیراهن سفید بپوشید. پدر و مادر گرامی چون در زندگی فرزند خوبی برای شما نبودم و نتوانستم درخواست های شما را انجام دهم و درسم را خوب بخوانم شرمندهام.
و اما شما برادران میدانم که برای شما برادری خوب و دلسوز نبودم و حق برادری را آنطور که باید ادا نکردم از شما تقاضای حلالیت دارم و امیدوارم که اسلحة مرا زمین نگذارید و ادامه دهندة راه امام امت باشید. هر چیزی که نزد هر کی دارم به او میبخشم.
خواهران عزیزم اولین و مهمترین درخواستی که از شما دارم رعایت حفظ حجاب تان است. که با این کارتان توانستهاید ندای رهبر را لبیک بگوئید. درخواست دوم از شما این است که زینبگونه با مسائل برخورد کنید و بچههای خود را همچون فاطمة زهرا(س) بزرگ کنید. بالای قبرم مرثیه امام حسین را بخوانید.
تقاضا دارم جنازهام را به مسجد شفیعی برده و حاج آقا آل مبارک نوحهای بخواند و بچهها دور تابوتم سینه بزنند. نمازم را حاج آقا شفیعی بخواند و کسانیکه با انقلاب و امام مخالفند به جنازهام نماز نخوانند.
والسلام
- ۹۶/۰۷/۱۶
- ۲۴۷۵ بیننده|
- ۲۶۸۶ نمایش|
- |
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.