پایگاه خبری مسجد حضرت آیت الله شفیعی اهواز

پایگاه خبری

مسجد حضرت آیت الله شفیعی اهواز

جمعه ۳۰ آذر ۱۴۰۳

پایگاه خبری مسجد حضرت آیت الله شفیعی اهواز

مسجد آیت الله شفیعی یکی از قدیمی‌ترین مساجد اهواز است که درسال 1308(ه.ق) تاسیس شده است.
بیش از پنجاه سال است که حضرت آیت الله سید علی شفیعی (که هم اکنون نماینده مردم استان خوزستان در مجلس خبرگان رهبری هستند) امامت جماعت این مسجد را بر عهده داشته و به خدمت به اسلام و انقلاب اسلامی همت گماشته‌اند.
مسجد آیت الله شفیعی در دوران دفاع مقدس سنگری مهم برای رزمندگان اسلام محسوب می شد.
هم اکنون نیز جوانان این مسجد با عشق به امام راحل و آرمان‌های انقلاب لحظه‌ای از تلاش برای خدمت به اسلام و انقلاب اسلامی کوتاهی نمی‌کنند.

معرفی کتاب
سیری در سیره پیامبر اعظم(ص)
سیری در سیره پیامبر اعظم(ص)

به مناسبت مبعث نبی مکرم اسلام حضرت محمّد مصطفی(ص) به معرفی کتاب «سیری در سیره پیامبر اعظم (ص)» حضرت آیت الله شفیعی می پردازیم:

کتاب «سیری در سیره پیامبر اعظم(ص)» مجموعه ای مدون از سه مصاحبه روزنامه نور خوزستان با حضرت آیت الله شفیعی می باشد که در سال های 1385 و 1386 هجری شمسی صورت گرفته است.

آخرین مطالب
  • ۰
  • ۰

بازشناسی اسلام اصیل از اسلام غیراصیل که امام خمینی رضوان‌الله‌تعالی‌علیه در یک تقسیم‌بندی کم‌نظیر از آن با عنوان «اسلام ناب محمّدی(ص)» در برابر «اسلام آمریکایی» نام بردند، یکی از مهم‌ترین و درخشان‌ترین بخش‌های اندیشه آن بزرگ مرد عالم فقاهت و سیاست است. امام خمینی، دین مبین اسلام را دارای ابعاد مختلف معرفی می‌کردند و نشناختن اسلام در همه ابعاد آن را فاجعه‌ای برای اسلام از اول تا کنون بر می‌شمردند. تعریف و بازشناسی امام خمینی از اسلام، به خوبی توانست اسلام ناب را از تحجر و التقاط و دگراندیشی تمیز دهد و البته این اقدام تنها توسط شخصیتی می‌توانست صورت بگیرد که قبل از هر چیز خود یک اسلام‌شناس واقعی باشد.

این مهم از آن جهت جزو دغدغه‌های امام خمینی به شمار می‌رفت که معتقد بودند در طول تاریخ، هرکسی، از فلاسفه گرفته تا عرفا در یک بُعد از اسلام نظر کرده و همه ابعاد و مطالب و وجوهی که در اسلام بوده است را به همان معانی که خودشان ادراک کرده بودند برگردانده بودند و نتیجه این شده بود که افراد روی ادراک و برداشتی که از اسلام کرده بودند، همه اوراق را به سمت ورق برداشت خود می‌چرخاندند و لذا بسیاری از ابعاد مهم اسلام در این میان مغفول می‌ماند، بطوریکه ابعادی از اسلام در معنویات، در فلسفیات، در عرفانیات، در سیاست، در کیفیت حکومت، در آزادی انسان‌ها، در معیشت مردم و... به کلی کنار گذاشته می‌شد و این موجب می‌شد اسلام در حد یک مکتب مادی تصور شود.

امام خمینی اسلام را مکتب «انسان‌ساز» معرفی کردند، انسانی که موجودی جامع است و ماهیت ناشناخته او، ابعاد وجودی او و احتیاجات او باید شناخته شود و اسلام برای این انسان که از طبیعت تا ماورای طبیعت و تا عالم الهیت مراتب دارد، تز و برنامه دارد و در برابر سایر مکاتب غربی و مادی که غرق در طبیعت هستند، قرار دارد.

آنچه پیش‌رو دارید، بخشی از سخنان امام خمینی در این زمینه است که به نتیجه‌گیری کلی در سفارش به محصورنکردن اسلام در خیال‌ها و برداشت‌های یک جانبه می‌انجامد.

***

فاجعه نشناختن اسلام در همه ابعاد

آنکه می‌خواستم تذکر بدهم... این است که یک فاجعه‌ای برای اسلام از اول تا حالا بوده، و آن فاجعه اینکه اسلام را نشناخته‌اند. کسانی که بحث از اسلام کردند، چه در سابق و چه در لاحِق، اینها اسلام را با همه ابعادش نشناختند. هر کسی یک بُعدی از ابعاد اسلام را در آن نظر کرده است و همه مطالبی که در اسلام بوده است و در قرآن کریم بوده است، به همان معنایی که خودش ادراک کرده، برگردانده. سابق - در قرنهای سابق - یک دسته متکلمین بوده‌اند که اینها روی فهم تکلم خودشان، روی فهم ادراک خودشان، اسلام را آنطور توجیه می‌کردند که خودشان فهمیده بودند. یک دسته فلاسفه بودند که‌روی فلسفه‌ای که آنها می‌دانستند، اسلام را به صورت یک فلسفه ادراک می‌کردند، خیال می‌کردند که مکتب فلسفی است. یک دسته عرفا و این طایفه بودند که اسلام را به فهم عرفانی توجیه می‌کردند، و اسلام را کانه یک مکتب عرفانی می‌دانستند تا این زمانهای آخر. از آن وقت تا این زمانهای آخر، اسلام چندین بعدش شناخته نشده بوده است و بعضِ از ابعادش را، البته شناخت تمام نه؛ اما خوب مقداری هر طایفه‌روی ادراک خودش، روی علم خودش، اسلام را مطالعه می‌کرده و همه آیات قرآن را و همه اخبار پیغمبر و ائمه – علیهم‌السلام - راروی آن ادراک خودش، برداشتی که خودش کرده بوده است از اسلام، روی آن برداشت حساب می‌کرده؛ همه اوراق را برمی‌‌گردانده به آن ورقی که خودش فهمیده است و لهذا از این بُعدی که اسلام دارد، که بُعد دنیایی‌اش و حکومتش است، آنجا وقتی که ببینید، هیچ خبری نیست؛ همه آن، مسائل فلسفی و عرفانی است؛ اما وظیفه مردم حالا که دارند زندگی می‌کنند، چه است و کیفیت حکومت اسلام چه حکومتی است، و مردم چه جور باید برخورد داشته باشند با طبیعت، هیچ در کلمات آنها دیده نمی‌شود. آنها همه‌اش راجع به مسائل مابعدالطبیعه و مسائل عرفانی و فلسفی و اینطور چیزها بحث کرده‌اند، تا آمده است و رسیده است نوبت به این قشر متاخر. اینها عکس آنها عمل کردند؛ یعنی آن ابعادی که اسلام در معنویات داشته است، در فلسفیات داشته است، در عرفانیات داشته است، آنها را بکلی کنار گذاشته‌اند و همین ورق ظاهر را دیده‌اند؛ یعنی اسلام را یک مکتب مادی تصور کرده‌اند. آنطوری که آنها یک مکتب معنوی که از ماده اصلش کانّه جداست، تصور کرده بودند و حتی آیاتی که راجع به قتال واقع شده بود، به قتال با مشرکین واقع شده بود، آنها را هم توجیه کرده بودند به قتال با نفس و امثال ذلک. در مقابل آنها الآن از چند سالی پیش، در این وقتی که مثلاً علوم غرب به ما رسیده است و عرض می‌کنم که آن تبلیغات اینها رسیده است، اینها درعین حالی که مسلمانند، در عین حالی که همان‌طور که آنها بوده‌اند، در عین حالی که خوبند لکن شناختشان از اسلام همان شناخت مادیت اسلام است. آنها دعوت به باطن می‌کردند و از ظاهر و از طبیعت غافل بودند، اینها دعوت به مادیت می‌کنند و از معنویت غافلند، و این هر دو اشتباه است؛ اسلام نه محصور در آن معنویاتی است که آنها می‌گویند، دارد معنویات؛ اما محصور نیست و نه در محصور این مادیاتی است که اینها می‌گویند؛ یعنی مادیات را دارد لکن محصور به این نیست.

اسلام، مکتبی انسان‌ساز

اسلام یک مکتبی است که برای انسان‌سازی آمده، و ما باید ببینیم که این انسان، که به قول بعضی ماهیتِ ناشناخته است، این انسان چه ابعادی دارد و چه احتیاجاتی دارد؟ و اسلام که برای انسان‌سازی آمده است، آیا جهت حیوانی این را فقط می‌خواهد بسازد، یا جهت معنوی او را می‌خواهد بسازد، یا انسان می‌خواهد بسازد؟ انسان مثل سایر موجودات نیست. سایر موجوداتْ مثل -مثلاً- حیوانات که حالا در درجه بعد از نباتات و معادن [و] اینها واقع شده است؛ حیوان همان حال طبیعی دارد و از ماوراء الطبیعه یک چیز کمی، یک احساسی، یک ادراکی؛ اما ادراک ناقص دارد و دیگر مراتب ندارد ماوراء الطبیعه‌اش؛ انسان، از این نقطه اول طبیعت تا آن آخری که یک موجود الهی می‌شود مراتب انسان است؛ یعنی یک انسان می‌تواند سیر بکند از عالم طبیعت تا ماورای طبیعت، و از ماورای طبیعت تا مرتبه الوهیت سیر بکند تا برسد به اینکه آنجا را ادراک بکند.

انسان، موجود جامع

انسان یک موجود جامع است نه یک موجود یک بُعدی یا دو بُعدی. موجودات دیگر بعضی شان یک بُعدی‌اند، بعضی دو بُعدی‌اند، بعضی چند بُعدی‌اند، لکن همه ابعاد وجود در سایر موجودات نیست. فقط انسان است در بین همه موجودات که یک موجود چندین بُعدی است که برای هر بُعدش احتیاجات دارد. برای رشد هر بُعد او، احتیاج دارد، احتیاجات دارد؛ و مکتبهایی که در عالم هست، در عالم طبیعت هست، هرمکتبی را که شما بروید ملاحظه بکنید، به استثنای مکتب اسلام و مکتب توحیدی و مکتب انبیا، که درست دست ما نیست و از بین رفته است اما حالا اسلام محفوظ است، هر مکتبی را به استثنای مکتب اسلام که ملاحظه کنید، یک مکتب مادی [است‌] که انسان را حیوان تصور کرده است، یک موجودی که [کارش‌] همان خوردن و خوابیدن است، منتها بهتر خوردن و بهتر خوابیدن. حیوانات هم مشترکند با ما در خوردن و خوابیدن، لکن این مکتبها می‌خواهند انسان را یک حیوانی، اینطور ادراک کرده‌اند از انسان که این هم مثل سایر حیوانات هست که تمام چیزها و رشدهایی که دارد در همان ادراکات مادی دور می‌زند، در امور مادی دور می‌زند. اسم آن را گفته‌اند «امور عینی»؛ خیال می‌کنند که امر عینی عبارت از همین عالم طبیعت است، و حال آنکه عوالم دیگری هست که اینها ادراکش نکرده‌اند؛ و آنها [از] عوالم عینی بیشتر؛ یعنی از عینیتْ بیشتر حظ دارند تا عالم طبیعت. عالم طبیعت در آخرِ موجوداتِ عالمِ وجود واقع شده است؛ در آن آخرش واقع شده؛ یعنی منتهی الیه عالَمْ - عالَم وجود - عالَم طبیعت است؛ پست‌ترین عالَمها عالَم طبیعت است؛ و اینطور نیست که انسان فقط خودش باشد و همین طبیعت، و مرتبه‌ای نداشته باشد. انسان مراتب دارد. آن کسی که رفته سراغ آن مرتبه بالای انسان و از این مراتب غافل شده، اشتباه کرده. آن کسی که چسبیده است به این عالَم ماده، و مرتبه طبیعت را دیده و غافل از ماورای طبیعت است، این هم اشتباه کرده.

توجه اسلام به همه ابعاد انسان

اسلام برای این انسانی که همه چیز است؛ یعنی از طبیعت تا ماورای طبیعت تا عالم الهیت مراتب دارد، اسلام تز دارد، برنامه دارد اسلام. اسلام می‌خواهد انسان را یک انسانی بسازد جامع؛ یعنی رشد به آنطور که هست بدهد. حظّ طبیعت دارد، رشد طبیعی به او بدهد؛ حظّ برزخیت دارد، رشد برزخیت به او بدهد؛ حظّ روحانیت دارد، رشد روحانیت به او بدهد؛ حظّ عقلانیت دارد، رشد عقلانیت به او بدهد؛ حظّ الهیت دارد، رشد الهیت به او بدهد. همه حظوظی که انسان دارد و به طور نقص است، الآن نرسیده است؛ ادیان آمده‌اند که این میوه نارس را رسیده‌اش کنند؛ این میوه ناقص را کاملش کنند.

نباید آقایان که در این غرب واقع شده‌اند و غرب هم غرق در طبیعت دنیاست و هیچ ملتفت به ماورای طبیعت نیست؛ آقایان از این مکتبها گول بخورند و خیال کنند که انسان غیر از اینکه می‌خورد و می‌خوابد و اینها، چیز دیگری نیست، همین است، چیز دیگری در کار نیست. این اشتباهی است که اسلام را بد شناخته‌اند آنهایی که همه‌اش توجهشان به این است و همه آیات و اخباری که در اسلام برای رشد انسان آمده برگرداندند به این؛ و هم آنها در اشتباه بودند که همه آیات و اخبار را برگرداندند به آن. باید هر چیزی سر جای خودش عمل بشود؛ یعنی انسانْ رشد طبیعی داشته باشد به هر مقدار که ممکن است؛ حظّ طبیعی داشته باشد به هر مقدار که سالم است؛ البته ‌روی موازین عفت و سلامت، و این مرتبه را رشد که پیدا کرد، مرتبه بعدش هم رشد داشته باشد، مرتبه بعدش هم رشد داشته باشد و همه ابعادش بسیج بشود تا یک انسان بشود.

انسان شدن کار مشکلی است لکن لازم است برای انسان. مقصود من از این حرف این است که شما خیال نکنید که اسلام آمده حیوان تربیت کند، آمده است که خواب و خوراک برای حیوان درست کند. این یکی‌اش است؛ این را هم درست می‌کند لکن این یک بُعد است، آن هم بُعد آخرش است. بُعدهای دیگری دارد که آنها هم همه‌اش از اسلام است و برای تربیت انسان است، و انسان را می‌خواهد یک موجود رشیدی که همه این ابعاد را داشته باشد تربیت کند. و برای همه اینها هم دستور دارد اسلام؛ نسبت به یک جهتْ دونِ جهت دیگری نیست؛ برای حکومت اسلامی دستور دارد، برای تشکیلاتش دستور دارد؛ برای مقاتله با دشمنان دستور دارد، برای تحرک جامعه دستور دارد، برای رسیدن به ماورای طبیعت دستور دارد، همه اینها را دارد. یک بُعدی نیست که انسان خیال کند من اسلام را شناختم، و شناختم این است که مثلاً تاریخش چه جور بوده و فرض کنید که زندگی بشری‌اش چه جور بوده و کذا چه بوده، دستورات طبیعی‌اش چه بوده و اینها. مساله این نیست؛ مسائل اسلام بالاتر از این معانی است و ابعادْ زیاد دارد؛ و باید کسی که می‌خواهد بشناسد اسلام را، درست نگاه کند به قرآن که مبدا اصلی است و همه ابعادی که در قرآن هست، همه را ملاحظه کند. خیال نکند که من فقط آن آیاتی را قبول دارم که مربوط به طبیعت است و مربوط به حکومت است، آن آیاتی که مربوط به قیامت است قبول ندارم. برای اینکه نمی‌داند این آدمْ قیامت یعنی چه و آن روزی که می‌آید چه روزی هست. او خیال می‌کند خیالی است؛ نخیر، عینی است و عینیتش از عینیت این طبیعت زیادتر است، منتها حالا ما به آن نرسیدیم.

محصور نکردن اسلام

در هر صورت، می‌خواستم این سفارش را به همه... - خداوند همه را توفیق بدهد - بکنم که اسلام را محصورش نکنید در یک محفظه‌ای که خیال کنید مکتبْ مثل مکتب کمونیست است، مطلبْ مثل مکتب مارکسیست است، مکتبْ مثل مکاتب دیگر است؛ این جورها نیست در کار. کسانی که نمی‌دانند اسلام چیست، خیال می‌کنند یک همچو مطلبی است. (صحیفه امام، ج 4، صص 6 تا 11)

* اسلام «معنویات» دارد، اما محصور در معنویات نیست، اسلام در مادیات هم محصور نیست ولی توجه به مادیات هم دارد

* اسلام یک مکتبی است که برای انسان‌سازی آمده و ما باید ببینیم که این انسان که به قول بعضی ماهیت ناشناخته دارد، چه ابعادی دارد و چه احتیاجاتی دارد

* فقط انسان است که در بین همه موجودات یک موجود چندین بُعدی است و برای هر بعدش احتیاجاتی دارد

* انسان شدن کار مشکلی است، لکن لازم است و اسلام برای همه ابعاد اسلام دستور و برنامه دارد

* اسلام را محصورش نکنید در یک محفظه‌ای که خیال کنید این مکتب مثل مکاتب دیگر است. کسانی که نمی‌دانند اسلام چیست، خیال می‌کنند یک همچو مطلبی است

دیدگاه (۰)

هیچ دیدگاهی هنوز ثبت نشده است

ارسال دیدگاه

بدیهی است که همه دیدگاه‌های شما خوانده شده و برای انتشارشان، ملاک‌ها و معیارهایی لحاظ می‌شود؛ بنابراین، برای درج دیدگاه خود، رعایت برخی چهارچوب‌های اخلاقی ضروری است:

لطفاً دیدگاه خود را به زبان فارسی بنویسید، پیام های غیر فارسی منتشر نخواهد شد.

پیام هایی که حاوی توهین، تهمت یا افترا، نسبت به اشخاص حقیقی و حقوقی باشد منتشر نخواهد شد.

در صورتی که تمایل به ارسال نظر به صورت خصوصی دارید، تیک گزینه خصوصی را بزنید.

از ارسال دیدگاه های تبلیغاتی و یا حاوی لینک، خودداری کنید، پیام های نامرتبط با متن، تأیید نمی شوند.

لطفاً دیدگاه‌تان تا حد امکان مربوط به همین نوشته باشد.

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
یادداشت سردبیر
پیام تسلیت آیت الله شفیعی در پی شهادت رئیس جمهور خدمتگزار
پیام تسلیت آیت الله شفیعی در پی شهادت رئیس جمهور خدمتگزار

پیام تسلیت حضرت آیت الله شفیعی در پی شهادت رئیس جمهور خدمتگزار، محبوب و مردمی حضرت حجت الاسلام والمسلمین رئیسی و جمعی از خدمتگزاران صدیق انقلاب اسلامی

سخنرانی حضرت آیت الله شفیعی در جمع رزمندگان اسلام در دوران دفاع مقدس

دریافت

مدت زمان: 18 دقیقه 51 ثانیه

آخرين ديدگاه‌ها
پاسخ: سلام از طریق کتابخانه ...
  • ۱۸بهمن۰۰ - ۱۲:۰۴ - فاطمه
    🤔
مسجد حضرت آیت الله شفیعی