حضرت آیتالله سید علی شفیعی، در هفدهمین جلسه از سومین دوره تفسیر قرآن که شب گذشته ۱۲ مردادماه تشکیل شد، در ادامه تفسیر سوره «الناس» گفت: بحث ما در تفسیر سوره «الناس» است. این سوره و سوره فلق را معوذتین میگویند که انسان به وسیله آنها به خدا پناه میبرد. فلسفه این سوره طبق بیان علامه طباطبایی این است که طبیعت انسان چنین است که هرگاه موجبات ترس و وحشت برای او پیش آمد، برای ایجاد امنیت به جایی پناه میبرد. در این سوره خداوند به پیامبر میفرماید به مردم یاد بده به کجا و به چه کسی پناه ببرد. مبادا به سحر و شیاطین پناهنده شوند.
وی ادامه داد: کلمه «ناس» جمعی است که مفرد ندارد؛ پس «قل اعوذ برب الناس» یعنی به خدای جامعه و مردم پناه میبرم. این کلمه ضمن اینکه به معنای توده مردم است، فرد را هم در برمیگیرد. خداوند در اینجا کلمه «ناس» را به کار میبرد تا به ما بفهماند حالت مطلوب، حالت جمعی است.
حضرت آیتالله شفیعی در ادامه گفت: نکته دیگر پناه بردن به خدا از شر وسواس خناس است که بسیار بسیار مهم است. بنابراین با اینکه منظور پناه بردن مردم به شیطان است اما به خداوند پیغمبر(ص) میفرماید به مرددم بگو: «قل اعوذ بربالناس». یعنی اول کسی که باید به خدا پناه ببرد، پیغمبر(ص) است، معلوم میشود مسأله این قدر مهم است که حتی خود پیامبر(ص) هم به خدا پناه میبرد تا چه رسد به بقیه مردم. با اینکه پیامبر(ص) مقام عصمت دارند.
وقتی پیامبر(ص) از شر شیطان به خدا پناهنده میشود، بقیه مردم به طریق اولی باید به خدا پناه ببرند
مؤلف کتاب بیان و تبیان در علوم قرآن افزود: پیامبر(ص) فرمودند: روزی هفتاد بار «استغفرالله ربی و اتوب الیه» میگویم با اینکه هیج گناهی ندارم. پیامبر(ص) عمدتاً به خاطر تعلیم مردم، مأموریتهایی دارند که یکی از آنها پناه بردن به خدا از شر شیطان است. وقتی پیامبر(ص) از شر شیطان به خدا پناهنده میشود، بقیه مردم به طریق اولی باید به خدا پناه ببرند.
وی در خصوص استعاذه گفت: استعاذه از ریشه (عوض) است. انسان از زشتیها به خدا پناه میبرد و این زشتی (شر وسواس خناس) است. در پناه بردن باید به چند نکته توجه داشته باشیم؛ یکی اینکه امور زشتی هست که باید از آنها به خدا پناه برد، اگر امور زشتی نبود باید از چه چیزی به خدا پناه میبردیم؟ پناه بردن به خدا از کار زشت است. نهایتاً در فلسفه الهی ثابت شده زشتی از خدا نیست؛ بلکه زشتی از خود مردم است در اثر وسواس خناس.
باید پناهندگی به خدا را احساس کنیم
این عالم دینی ادامه داد: نکته دوم این است که ما باید احساس پناهندگی بکنیم، در غیر این صورت به خدا پناه نمیبریم؛ مثل بیماری میشویم که با وجود بیماری، خود را مریض نمیداند. پس زشتیها را باید شناخت. انسان باید از بدیها به خدا پناه ببرد و شرط آن این است که اول آنها را بشناسد.
هر چیزی غیر خدا باشد، قابل پناه بردن نیست
حضرت آیتالله شفیعی افزود: نکته دوم آن است که خدا را هم بشناسیم و بدانیم خداوند بزرگترین قدرت مطلقهای است که باید به او پناه برد. هر چیزی غیر خدا باشد، قابل پناه بردن نیست؛ چون نقص دارد، تنها خداست که باید به او پناه برد. نکته سوم این است که باید از زشتیهایی به خدا پناه برد که قابل اصلاح باشد. به طور مثال کسی که باریکاندام، کوتاه قد یا بلند قد است نمی تواند از این اموری که قابل رفع نیست و جز ویژگی های آفرینش به شمار می رود به خدا پناه ببرد.
سوره «الناس» یکی از دلایل رد جبر است
مؤلف کتاب بیان و تبیان در علوم قرآن خاطرنشان کرد: وقتی که از زشتیها باید به خدا پناه ببریم، معلوم میشود جبر وجود ندارد چون جبر شامل تکوینیات نمیشود. جبر شامل اموری میشود که اختیاری است. پس معلوم میشود زشتیها اختیاری هستند که باید از آنها به خدا پناه برد. یکی از دلایل رد جبر همین سوره است.
وی ادامه داد: نکته دیگر این است که باید بدانیم از چه چیزی به خدا پناه میبریم. خداوند میفرماید: «من شرالوسواس الخناس» «وسواس» به معنی وسوسهگر است. ما همیشه گناه را به گردن شیطان میاندازیم در حالیکه انسان وسوسهگر هم داریم. در این سوره میخوانیم: «من الجنه والناس».
این عالم دینی با تأکید بر اینکه باید خود را اصلاح کنیم، افزود: شیطان نفس اماره است. وسواس به معنی وسوسهگر و خیالات واهمه(غیرواقعی) است. مثل اینکه کسی با تو حرف میزند اما کسی نیست؛ مثل انسانهای وسواس که افکار خیالاتی آنها را وسوسه میکند، تصور میکند کسی به آنها میگوید چنین و چنان کن اما کسی نیست؛ خیال است.
امروز در دنیا، انسان وسوسهگر که خناس باشد فراوان است
حضرت آیتالله شفیعی با بیان اینکه این وسوسهگر، خناس هم است؛ افزود: خناس یعنی کسی که وقتی زمینه را ببیند خود را آَشکار میکند و وقتی متوجه شد که زمینه عرضه وجود در دسترس نیست، عقب میرود و خود را پنهان میکند تا وقتی که مجدداً فرصتی پیش بیاید، امروز در دنیا، انسان وسوسهگر که خناس باشد فراوان است. لذا باید انسان وسواس را بشناسد تا از آنها به خدا پناه ببرد: مولای رومی میگوید:
چون بسی ابلیس آدم روی هست/پس بهردستی نشاید داد دست
لذا قرآن به عنوان متمم میفرماید: من الجنه والناس. آن وسوسهگر خناسی که یا از جن است یا انس. پس همیشه خیال نکنیم شیطان در اجنه است در میان انسانها هم شیطان فراوان است. باید همه اینها را شناخت و از آنها به خدا پناه برد.
وی در پایان خاطرنشان کرد: با توجه به مجموع آنچه گفته شد میبینیم تعلیم و تربیت که گفته شد، چه اندازه مهم است که این سوره اولین سورهای است که به امر خداوند درس تعلیم و تربیت میدهد.
- ۹۵/۰۵/۱۳
- ۱۹۹۶ بیننده|
- ۲۱۴۸ نمایش|
- |
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.