بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در منزل شهید مصطفی احمدی روشن
خدا درجات این شهیدِ عزیزِ ما را متعالی کند، با شهدای صدر اسلام، با شهدای بدر و احد، با شهدای کربلا محشور کند، ان شاء الله
دو جنبهی ارزش در وجود جوان شما کاملاً تبلور پیدا کرده، که هر کدام بهتنهائی به نحوی مایهی افتخار است: یکی جنبهی علم و تحقیق و پیشرفت و تسلط بر کار مهم و حساسی که زیر دست اوست؛ که یک استعداد برتر و یک نخبگی به معنای حقیقی کلمه است. این یک بُعد از شخصیت این جوان است، که این خودش مایهی افتخار است. این ها زنده هم که هستند، از این جهت مایهی افتخار و سربلندیاند؛ هم برای پدر و مادرشان، خانوادهشان، زن و بچهشان، هم برای کشورشان.
لیکن بُعد دوم، اهمیّتش از این بُعد بیشتر است؛ آن بعدِ معنوی و الهی است؛ همان چیزی است که او را آماده می کند برای شهید شدن. حالا شهید شدن، از نظر ما که اهل دنیا هستیم و داریم زندگی می کنیم و به خصوص شما که پدرید، مادرید، همسرید و خب، محبت تان نسبت به او یک محبت فوقالعاده است، تلخ است؛ چون از دست دادن است، فقدان است. در عرصهی ظاهر زندگی، این فقدان است؛ لذا تلخ است. پوستهی شهادت این است؛ فقدان و از دست دادن و ندیدن او و دیدن جای خالی او. لیکن لُبّ شهادت، خیلی برتر از این هاست. لُبّ شهادت این است که یک انسانی، یک بشری، ناگهان از درجات عالیهی الهی سر در آورد؛ مقامش از فرشتگان بالاتر برود؛ در آن زندگی اصلی که همهی ما بعد از چهل سال، پنجاه سال، شصت سال، هفتاد سال، خواه ناخواه وارد آن می شویم و زندگىِ ابدی است، جایگاهش عالی شود، رتبهی عالی داشته باشد، مورد توجه باشد، فیض او در روز قیامت به دیگران برسد؛ «یسعی نورهم بین ایدیهم و بأیمانهم». (سوره حدید، آیه ۱۲) از جملهی خصوصیات روز قیامت، ظلمانی بودن فضاست؛ چون خورشیدی وجود ندارد، وسیلهی نوری وجود ندارد؛ همهی آحاد بشر در یک حالت ظلماتند. وقتی که این بندگان خوب - که از جملهی بهترین هاشان، همین جوان شماست - حرکت می کنند، نور اینها در جلویشان و در کنارشان تلألؤ پیدا می کند. دیگرانی هستند که در روز قیامت با حسرت به اینها نگاه می کنند و می گویند که از نورتان به ما بدهید - کسانی که شایستهی آن نور نیستند - اینها در جواب می گویند: «ارجعوا ورائکم فالتمسوا نورا»؛ (سوره حدید، آیه ۱۳) بروید پشت سرتان را نگاه کنید - یعنی آن زندگی دنیائیتان را - اگر بناست نوری داشته باشید، از آنجا آن نور را کسب کنید؛ این جا به کسی نور نمی دهند. این نوری است که آنجا دادند، اینجا بروز و ظهور پیدا کرده. این بُعد دومِ شخصیت جوان شما و همهی شهدا است.
اینها در راه خدا شهید شدند، در راه پیشرفت اسلام شهید شدند. مسئلهی اینها فقط این نیست که حالا ما یک ملتی هستیم، می خواهیم از فلان کشور و فلان دولت عقب نمانیم، لذا وارد عرصهی علمی شدهایم؛ این هست، بهاضافهی یک چیزی از این مهم تر؛ و آن این است که ما با این حرکت علمىِ خودمان داریم اسلام را سربلند می کنیم، نظام اسلامی را آبرومند می کنیم. از اول انقلاب، یکی از بمباران های شدیدی که شده، این بوده که وقتی اسلام بر یک کشوری حاکم شد، مردم که متعبد و متعهد به اسلام شدند، دیگر راه علم و تمدن بسته شد؛ این جزو تهمت هایی بوده که از اول به ما می زدند. خب، اوائل کار هم که ما راهی برای رد این تهمت نداشتیم.
سال های دههی ۶۰ ما نمی توانستیم کاری بکنیم که این را نشان بدهیم. آنجا هنری که جوان های ما به خرج می دادند، مجاهدت بود، ایمان بود. خب، دنیا قبول کرد؛ گفت بله، ایمانشان خوب است؛ اما در یک چنین جامعهای، فعالیت علمی و پیشرفت علمی و تمدن و پیشرفت زندگی امکان ندارد.
این جوان ها این را باطل کردند. این دانشمندان ما - چه این شهید، چه آن شهدایی که قبل از ایشان به شهادت رسیدند - این را باطل کردند. جوان هایی که عرصههای علمی را تصرف کردند و در آن جاها حرف نو به میدان آوردند و هویت پیشروندهی خودشان را، و استعداد برتر خودشان را، و قابلیت ها و ظرفیت های بالای خودشان را نشان دادند، برای نظام جمهوری اسلامی آبرو درست کردند. مگر یک کشور یا یک نظام می تواند به زبان بگوید نخیر، ما در علم هم پیشرفت می کنیم؟ خب، سخنرانی می کردیم و این حرفها را می گفتیم. فایده ندارد؛ این، کسی را قانع نمی کند. باید به میدان بیاورند، به عرصه بیاورند و نشان بدهند که این پیشرفت علمی چگونه خواهد بود. این جوان های شما این کار را کردند. این بخش دومِ هویت اینهاست؛ که همین هم موجب شد که خدای متعال فضیلت شهادت را به این ها بدهد، از ثواب شهادت این ها را برخوردار کند و درجاتشان را عالی کند.
بله، شهید شما در خانهتان نیست، پهلوی شما نیست، دیگر هم تا آخر عمرتان و در عالم واقع او را نمی بینید؛ اما هست، مال شماست، آن جاست و چه موقع به دردتان می خورد؟ آن روزی که انسان از همیشه فقیرتر است؛ آن روزی که انسان از همیشه احتیاجش بیشتر است.
خدا انشاءاللَّه به شما صبر بدهد، اجر بدهد؛ بر دل های شماها، بر دل این پسر کوچولو، سکینه و آرامش نازل فرماید. هر کسی در هر جایی می تواند خدمت کند. وقتی خدمت صادقانه شد، خدا این جور پاداش ها را هم به بهترین ها می دهد؛ که داد. پس از اینکه مصطفای شما به شهادت رسید، من شنفتم که دانشجوهای دانشگاه شریف و جاهای دیگر نامه نوشتند، امضاء کردند و گفتند که ما می خواهیم رشتهمان را به این رشته تغییر دهیم.
- ۰۰/۱۰/۲۱
- ۳۵۹۹ بیننده|
- ۴۰۷۹ نمایش|
- |
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.