پایان تحقیر یک ملت
در دوره اخیر، یک بخش دیگر هم اضافه شد و آن نفوذ خارجی بود؛ که این از اواخر دوره قاجار شروع شد و در دوره پهلوی ها به اوج خود رسید؛ زیرا رضا خان را انگلیسی ها بر سرِ کار آوردند و مقدّمات کارش را فراهم کردند؛ آنها اطراف کارش را نگه داشتند و به او دیکته کردند که چگونه حرکت کند. بعد از او هم، پسر او را باز انگلیسی ها بر سرِ کار آوردند، که اینها جزو مسلّمات تاریخ است و ادّعا نیست. این ها مجری سیاست های خارجی بودند؛ یک مدت عمدتاً مجری سیاست های انگلیس، بعد هم پس از دوره مصدّق، مجری سیاست های امریکا.
دولت را آنها معین می کردند و نخستوزیرها باید مورد تأیید آنها قرار می گرفتند. آنها گاهی برای اینکه گوش شاه را مقداری بتابانند تا مبادا به فکر سرکشی بیفتد، نخستوزیری را که با او میانه چندانی نداشت، بر او تحمیل می کردند، که این مکرّر اتفاق افتاد؛ یعنی شخصی را که او خیلی نمی پسندید، این ها می گفتند باید نخستوزیر باشد؛ او هم مجبور بود و عمل می کرد. مملکت، اینگونه در اختیار بیگانه و سیاست های امریکایی بود. این، مخصوص سیاست های نفتی هم نبود؛ در همه شئون مملکت، سیاست های آنها حاکم و غالب بود و اجرا می شد؛ چه در مسائل نفتی، چه در زمینه مسائل صنعتی کردن کشور، چه در اداره سیاست خارجی و موضع گیری در مقابل کشورهای دنیا.
بیانات در پایان درس خارج فقه 1380/11/21
- ۹۳/۱۱/۰۸
- ۳۱۴۳ بیننده|
- ۳۳۷۱ نمایش|
- |
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.